محل تبلیغات شما
به نام دوست دلم گرفته و اعصابم خرد است! چهار پنج دفعه سعی کردم خاطراتم از دوران شیوع آنفلوآنزای خوکی سال 88 را بنویسم اما نشد. من آن موقع دانشجوی ترم آخر پرستاری بودم در دانشگاه علوم پزشکی خرم آباد. دانشجوهای پرستاری دوست داشتند کار دانشجویی بگیرند در بخش های مختلف بستری تا قبل از ورود به کار تجربه کسب کنند. من چون اصلا به رشته م علاقه نداشتم (و الآن هم در حضور شما هستم!) تا ترم آخر از زیر کار داشجویی فرار کردم و آخرش رفتم توی بدترین بخش کار گرفتم: بخش

درباره مادربزرگم

«وقتی خورشید خوابید» تازه‌ترین رمان مجید اسطیری منتشر شد.

من نه تاجر توجه هستم نه خریدار آن!

کار ,بخش ,سال ,خوکی ,ترم ,آخر ,آنفلوآنزای خوکی ,خوکی سال ,ترم آخر ,م علاقه ,و الآن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها